وباز دلتنگي...

آخرین مطالب

امکانات وب

عاشقم

عاشقم، اهل همین کوچه ی بن بست کـناری که تو از پنجره اش پای به قلب من ِ دیوانه نهادی تو کجا ؟ کوچه کجا ؟ پنجره ی باز کجا ؟ من کجا ؟ عشق کجا ؟ طاقتِ آغاز کجا ؟ تو به لبخند و نگاهی منِ دلداده به آهی بنشستیم تو در قلب و منِ خسته به چاهی گُنه از کیست ؟ از آن پنجره ی باز ؟ از آن لحظه ی آغاز ؟ از آن چشم ِ وباز دلتنگي......

ما را در سایت وباز دلتنگي... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : otagnopan بازدید : 106 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 19:30

شهریار...

یاد بکنیم از استاد شهریار با این غزل زیبایش ،خالی از لطف ندیدم مختصر علت این غزل را برای دوستان قرار دهم . بهجت آباد سابق تفرج‌گاه تهران در قدیم بود و مثل امروز آپارتمان سازي نشده بود. اين محل جايي بودكه بيشتراوقات شهريار با معشوقه اش براي گردش آنجا مي‌رفت بعداز‌اينكه معشوقه اش ازدواج مي‌كن وباز دلتنگي......

ما را در سایت وباز دلتنگي... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : otagnopan بازدید : 120 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 19:30

قابـــ عکستـــ

دل می بندم…

به قابـــ عکستـــ که روی دیوار جا مانده است…

باوفاتر از خود توست…

به من لبخند می زند…

و هنوز هم در جایش باقیست…

نوشته شده در سه شنبه نهم تیر ۱۳۹۴ساعت ۶:۵۴ ب.ظ توسط مجید| |

وباز دلتنگي......

ما را در سایت وباز دلتنگي... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : otagnopan بازدید : 110 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 19:30

دل ميرود...

(تو را در زمانه ای دوست دارم که مردمانش نمی دانند عشق یعنی چه)

دل ميرود...

دل ميرود زه دستم صاحب دلان خدا را...

نوشته شده در شنبه سی ام آبان ۱۳۹۴ساعت ۵:۲۰ ب.ظ توسط مجید| |

وباز دلتنگي......

ما را در سایت وباز دلتنگي... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : otagnopan بازدید : 95 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 19:30

اينم برا شب يلدامون

بوی یلدا را میشنوی؟؟؟ انتهای خیابان آذر... باز هم قرار عاشقانه پاییز و زمستان... ب بلندای یک شب... شب عشق بازیه برگ و برف... پاییز چمدان ب دست ایستاده... عزم رفتن دارد... آسمان بغض میکند... میبارد... خدا هم میداند عروس فصل ها چقدر دوست داشتنیست... دقیقه ای بیشتر مهلت ماندن میدهد... آخرین نگاه بارانی وباز دلتنگي......

ما را در سایت وباز دلتنگي... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : otagnopan بازدید : 127 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 19:30

هستم

(تو را در زمانه ای دوست دارم که مردمانش نمی دانند عشق یعنی چه) شکستن را خوب بلدی ......بشکن و زودتر برو ......غزل خداحافظی قافیه نمی خواهد ....... نوشته شده در چهارشنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت ۱۱:۱۰ ق.ظ توسط مجید| | وباز دلتنگي......

ما را در سایت وباز دلتنگي... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : otagnopan بازدید : 122 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 19:30

سلام به تنهايي خودم

سلام اول به تنهايي خودم كه هميشه خودش مخاطبم بوده تو اين وبلاگ هستم سر ميزنم دستم نمياد آپ كنم اخه ادمي كه تنها بشينه بيشتر تو دلش با خودش حرف ميزنه اما نه بايد آپش كنم باز اين وبلاگ رفيقه ديرينمه ١١ ساله باهميم تو هر شرايطي تو هر حس و حالي با هم بوديم انصاف نيست بهش نرسم ارزوم اينه هميشه دلگرم با وباز دلتنگي......

ما را در سایت وباز دلتنگي... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : otagnopan بازدید : 125 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 19:30

نـادر از هـند نبـرد ....... آنچه تـو بـردی ز دلـم .......

دلـتـنـگی یک عاشق(تو را در زمانه ای دوست دارم که مردمانش نمی دانند عشق یعنی چه) نـادر از هـند نبـرد ....... آنچه تـو بـردی ز دلـم ....... روزگارم ترسناک است .......همچو پیک آخر شراب .......نمیدانم مستم میکند یا خراب ....... نوشته شده در یکشنبه هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت ۶:۵۶ ب.ظ توسط مجید| | وباز دلتنگي......

ما را در سایت وباز دلتنگي... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : otagnopan بازدید : 106 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 19:30

با استاد شهريار در فراغ ظهور حضرت ولي عصر

دلم شکستی و جانم هنوز چشم به راهت/ شبی سیاهم و در آرزوی طلعت ماهت در انتظار تو چشمم سپید گشت و غمی نیست/ اگر قبول تو افتد فدای چشم سیاهت زگرد راه برون آ که پیر دست به دیوار/ به اشک و آه یتیمان دویده بر سر راهت بیا که این رمد چشم عاشقان تو ای شاه/ نمی‌رمد مگر از توتیای گرد سپاهت بیا که جز تو سزاوار ا وباز دلتنگي......

ما را در سایت وباز دلتنگي... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : otagnopan بازدید : 88 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 19:30